آه، آه، آه...: نمیدانم کدام آه را تفسیر کنم که تفسیرش را خود بهتر میدانی.
آه از این روزگار و از این چشم ها و گوش ها و دست ها.
آه از دل هایی که چه عرض کنم برای خودش هم حتی نمی تپد.
آه از دست هایی که فقط برای گرفتن دراز شده اند و ببخشش و کرامت و سخاوت را فراموش کرده اند.
آه از گام هایی که برای دیگران برداشته نمی شود.
آه از گوش هایی که دردها را نمی شنوند تا چه رسد مرهمی شوند بر دردها.
آه از افکاری که همت پروازشان، آسمان دنیاست.
آه از چشم هایی که عفت و حیا را از یاد برده اند و آه...
آقا و مولای ما، دعا کن برای ما، تا ما نیز چون دیگران فریفته زرق و برق های دنیا نشویم.
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7